معرفی استاد حسین کلاقیچی؛ پدر چاپ سیلک اسکرین ایران

0

در ایران، نام باتیک با نام پرافتخار استاد حسین کلاقیچی گنجینه همراه است.

گفتگو با گنجینه چاپ و باتیک ایران

استاد گنجینه در آستانه ۹۲ سالگی است، اما هیچ کس این را باو نمی‌کند. شادابی و جنب و جوش استاد در این سن و سال از او هنرمند ویژه ای ساخته است. گنجینه سراسر زندگی اش را با آموزش چاپ باتیک و سیلک پیوند داده است. این هنر میراث خانوادگی اوست که از شهر قدیمی گنجه – شهر ابریشم های  خوشنقش و نگار – به تبریز، گیلان و تهران آورده است.

بیشتر بخوانید : چاپ سیلک اسکرین چیست ؟

استاد گنجینه بی شک پدر چاپ سیلک اسکرین ایران است. نزدیک به ۴ دهه به آموزش چاپ سیلک در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و سایر مراکز آموزشی اشتغال داشته است و همزمان شیوه های خاص خود را در زمینه چاپ باتیک آموزش داده است.

هنوز پس از ۳۷ سال سابقه تدریس، با شور و عشق به آموزش دانشجویان هنر  می‌پردازد و البته به هیچ وجه در آموزش کم  نمیگذارد. استاد گنجینه سابقه چاپ باتیک را به جزیره جاوه اندونزی نسبت می دهد و معتقد است که از آنجا به سایر نقاط جهان از جمله هندوستان، پاکستان ،تایلند، چین، ژاپن، ایران و اروپا رفته و جنبه بومی پیدا کرده است. سینه استاد گنجینه ای از خاطرات مختلف حرفه ای، اجتماعی و رویدادهای مختلف سیاسی است. او در مورد تکامل نقش و بافت پارچه در ایران نیز خاطراتی شنیدنی دارد.

بیشتر بخوانید : چاپ باتیک چیست ؟

استاد لطفا خودتان را معرفی کنید.

من حسین کلاقیچی گنجینه، اولین فرزند حاج علی اکبر هستم. پدرم اهل تبریز و مادرم از اهالی اسکو بود. پیش از کودتا، از آنجایی که پدرم بافنده بود و آشنای ابریشم بافی در گنجینه داشت و عمویش نیز قبلا به گنجه رفته بود، او نیز به آنجا رفت. پدرم در ابتدا کارها را بعد از بافتن، برای رنگرزی و چاپ به جای دیگر می داد، ولی سرانجام به اتفاق عمویم ،کارخانه ای به نام خود تاسیس کرد.

زمانی که من ۴ سال داشتم، انقلاب بلشویکی در آذربایجان بسیار شدت گرفت. پدر و مادرم به اتفاق من و ۷ برادر و خواهرم به ایران آمدیم و در تبریز در منزل پدربزرگم ساکن شدیم. پدرم در تبریز مغازه‌ای در راسته بازار گرفت و نام فامیلش را از تقی زاده به کلاقیچی گنجینه تغییر داد و از آن پس مهر او با عنوان «حاج علی اکبر کلاقیچی گنجینه» بر پارچه‌ها نقش می شد.

استاد گنجینه بی شک پدر چاپ سیلک اسکرین ایران است.

با شروع جنگ جهانی دوم، ارتش روسیه، آمریکا و انگلیس در کشور ما حضور داشتند. در دوران جنگ با رکود کارها باتیک را کنار گذاشتیم و روی چیت کار کردیم. تولیدمان آنقدر زیاد شد که ۱۱۰ نفر کارگر رنگرزی و چاپ داشتیم. در تیمچه صفرعلی تبریز و تمام آذربایجان و حتی تهران تولیدات چیت ما عرضه می شد.

استقبال زیاد مردم شهرهای مختلف به پارچه های ما به خصوص گیلان و مازندران سبب شد که پدرم کارخانه ای در رشت احداث کند. مدت زیادی از احداث کارخانه رشت نگذشته بود که پدرم در رشت به دلیل سکته قلبی فوت کرد و وی را همانجا به خاک سپردیم.

بیشتر بخوانید : آموزش چاپ سیلک اسکرین 

چه شد که به تهران آمدید؟

سال ۱۳۲۴ فرقه دموکرات به رهبری پیشه وری، زمام امور آذربایجان را در دست گرفت. با وجود لشکرکشی حکومت مرکزی و بازگشت آذربایجان به وضع سابق، ولی چون هنوز تهدیدهایی وجود داشت، بسیاری از مردم از ترس جنگ مجدد و قحطی، به شهرهای دیگر می رفتند ما هم سال ۱۳۲۵ به تهران آمدیم. در ابتدای ورود به تهران، ما دوباره همان کارگاه را راه اندازی کردیم، ولی با خاتمه جنگ، کار ما مثل گذشته مورد توجه نبود. در سال ۸۲۳۱ که دوره نفت و مصدق و گروه بندی های سیاسی بود، به ناچار کارگاه را جمع کردیم و در همان سال چاپ سیلک را با همکاری مهندس صادقی و عمویم در کارگاه وسیعی در پاساژ بهار واقع در خیابان لاله زار آغاز کردیم. در این کارگاه چاپ که اسم آن را شیمی نساجی گذاشتیم، برای اولین بار بود که در ایران چاپ سیلک انجام می شد.

بیشتر کار ما چاپ تابلوهای تبلیغاتی برای فروشگاه ها و داروخانه بود که روی ورق فلزی چاپ می کردیم. بعدها علاوه بر فلز، روی شیشه، گونی و فیلم هم چاپ می کردیم.

در آن زمان وزارت فرهنگ و هنر مرا دعوت به کار کرد و من اولین پوستر نمایشگاهی به روش سیلک اسکرین را برای نمایشگاه کشاورزی ایران که در میدان جلالیه (پارک لاله کنونی) برگزار شد، چاپ کردم. از آن پس مشتری ما زیاد شد و ما کارگاه را گسترش دادیم تا بتوانیم پوسترهای مشتریان را برای تئاتر، کنسرت ،نمایشگاه ها و بی ینال ها چاپ کنیم.

از چه سالی فعالیتتان را با دانشگاه ها شروع کردید؟

 مسئولین دانشگاه تهران در سال ۱۳۴۸ رسما به وزارت فرهنگ و هنر نامه نوشتند و خواستند که این رشته در گروه تجسمی دانشکده هنرهای زیبا تدریس شود. همان سال به دانشگاه تهران رفتم و با همکاری کارگاه های نجاری، ریخته گری و … میزهای چاپ، گیره ها، شابلون ها و وسایل را طراحی و سفارش دادم و کارگاه را کاملا تجهیز کردم. در سال ۱۳۴۹ اولین واحد درسی آموزش سیلک اسکرین ارائه شد و تا حالا (زمان انجام مصاحبه) که ۵۳ سال از آن زمان گذشته، هرسال به دانشجویان رشته های مختلف آموزش میدهم. بسیاری از شاگردهای من اکنون خود هنرمند و استاد معتبری شده اند.

استاد، چه شد که کتابی درباره هنر باتیک منتشر کردید؟

زمانی به دنبال کتابی در این زمینه میگشتم، اما متاسفانه در آسیای میانه و حتی در ایران کتابی در این زمینه پیدا نکردم. همین موضوع باعث شد که درصدد انتشار کتابی با عنوان هنر چاپ باتیک باشم. کتاب دیگری هم به نام چاپ سیلک تالیف کرده ام. در این کتاب ۳۰ تکنیک سیلک اسکرین را ارائه کرده ام و تاریخ سیلک اسکرین را در بسیاری از کشورها شرح داده ام.

آینده هنر چاپ باتیک و سیلک اسکرین را در ایران چگونه می بینید؟

آینده هنر چاپ باتیک و سیلک اسکرین را در ایران چگونه می بینید؟

تصور  میکنم می توان با فعال نمودن هر چه بیشتر رشته صنایع دستی و گرافیک و نقاشی در دانشکده های هنر و آموزش دانشجویان در رشته های چاپ باتیک و سیلک اسکرین، به تداوم و ترویج این تکنیک ها امیدوار بود.

همچنین با نظارت بر چگونگی تولید چاپ باتیک در مناطقی نظیر اسکوی آذربایجان و استاندارد نمودن مواد اولیه و ایجاد تنوع در طرح و نقش و ارائه مشورت های فنی و تسهیلات اقتصادی به همراه تقویت جنبه های صادراتی و بازرگانی ،می توان نسبت به احیا و گسترش این تکنیک های ظریف و پیچیده همت گماشت.

منبع : روزنامه جام جم

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.