چاپ باتیک چیست ؟

3

باتیک چیست؟

«باتیک» واژه ای جاوه‌ای است و می دانیم که جاوه یکی از مهم ترین جزایر کشور اندونزی – کشوری با بیش از ۱۶۰۰۰ جزیره – است. باتیک به معنای «چاپ مقاوم » است.

در این هنر، قسمت هایی از پارچه را با ماده ای مقاوم که مانع از نفود رنگ به پارچه می شود، می پوشانند تا با روشی خاص نقوش دلخواه را بر روی پارچه ایجاد کنند. شروع کار نقاشی و چاپ باتیک به حدود ۲۰۰۰ سال پیش برمی گردد. یعنی زمانی که مردم قبائل جاوه کشف کردند که عصاره بعضی درختان از نفود رنگ به داخل پارچه جلوگیری می کند. بدین ترتیب در آغاز یک روش مقاوم ابتدایی به وجود آمد و سپس به ترتیب روش نقاشی و چاپ باتیک ایجاد شد.

پارچه های ابتدایی که از غارها و یا قبور فراعنه مصر به دست آمده است و هم چنین رواج هنر باتیک در میان بومیان جاوه و سوماترا موید این مدعاست که هنر نقاشی و چاپ پارچه قبل از رنگرزی به وجود آمده است. انسان آن دوره دریافته بود که با گره زدن، دوختن، چین زدن، لایه و تا کردن نقاط معینی از پارچه و بعدها با پوشش بخش یا  بخشهایی از پارچه با ماده مقاوم می تواند از نفوذ رنگ به داخل نقاط مورد نظر جلوگیری کند.

نوعی از چاپ باتیک که به «کلاقه ای» مشهور است از حدود ۵۰۰ سال قبل در ایران رواج یافته است. هم‌اکنون اسکو و تبریز در استان آذربایجان شرقی که از مراکز قدیمی چاپ کلاقه ای محسوب می شود از مراکز عمده این هنر است. همچنین تعداد کثیری از هنرمندان جوان و میانسال که شاگردان حسین کلاقیچی گنجینه بوده اند این هنر را در برخی دیگر از مناطق کشور به ویژه تهران ادامه  میدهند.

در ایران به طور عمده نقاشی و چاپ باتیک بر روی پارچه ابریشم طبیعی انجام می شود. رنگ های مورد استفاده در نقاشی و چاپ تا گذشته ای نه چندان دور بیشتر رنگ های طبیعی بود، ولی در حال حاضر به طور عمده رنگ های شیمیایی مورد استفاده قرار  میگیرد. اما در هر حال باید توجه داشت که رنگرزی پارچه باید به صورت سرد انجام پذیرد؛ از این رو رنگ های پروسیون (سرد) ، ری‌اکتیو، خمی، بازیک و رمازول که قابلیت رنگرزی در درجه حرارت های پایین- تا حدود ۲۵ درجه سانتیگراد – را دارد، انتخاب می‌شود البته هم اکنون رنگ های آماده، به صورت خمیر و در ظروفی (تیوب هایی) با اندازه های مختلف – از انواع وینزور، پنتل، ساکورا – موجود است. این رنگها به راحتی در آب حل می‌شود و پس از خشک شدن از ثبات کافی برخوردار است و در اثر شستشو از بین نمی رود.

ماده مقاوم یا واکس با بهره گیری از موادی هم چون پیه، پارافین، موم، کلفن و سقز تهیه می‌شود. ابزار اصلی کار در نقاشی و چاپ باتیک، انواع قلم مو ،لوله های  هدایت‌کننده موم (تیان)، کلاف چوبی و مهر (قالب های چوبی) است.

با بهره گیری از هنر نقاشی و چاپ باتیک، انواع تابلو ،رومیزی، شال، روسری و … تهیه می شود که ارزش کار را ارزیابی نگاره و رنگ آمیزی، خلاقیت و ابتکار هنرمند، تعیین می‌کند.

چاپ باتیک - ایران

چاپ باتیک – ایران

هنر ايرانی درختی کهن است که ريشه در ژرفای خاک کوير و شاخ تا بلندی البرز و سايه بر سر مردمی دارد که پيوند خود با او نه بريده و نه کاسته اند. مردمی که با هنر به دنيا آمده و در کنار آن زندگی  میکنند .

چاپ پارچه تجسمی زنده از فرهنگ و هنر اين سرزمين دارد. در ادوار مختلف تاريخ و نشانه‌ها فرهنگ عميق و پر قدرتی است که نه تنها در مقابل هجوم اقوام مختلف مقاومت کرده، بلکه توانسته فرهنگهای تحميلی بيگانه را در خود حل نموده و به آن سيمايی ايرانی ببخشد.

در اين مقاله سعی بر آن بوده است که بتوانيم قسمتی از هنری که شايد فقط با اسم آن آشنا هستيم شناختی کامل‌‌، که نه شناختی سطحی داشته باشيم زيرا صنايع دستی اين مرز و بوم دارای تنوع و ظرافت‌های بسيار است که ما در پيچ و خم‌ ظرافتهای آن به دنبال يافتن ناشناخته‌های اين هنر زيبا‌ میباشيم تا گوشه ای از تمدن ايران باستان را تداعی کنيم.

اميد است با اين کار بنيانگذاران اين هنر را زنده نگهداريم و برای ماندگاری اين صنايع در فرهنگ ايران تلاش کنيم.

چاپ‌های سنتی ايران از گذشته برای منقوش کردن پارچه به کار گرفته شده‌اند. تمامی پارچه‌هايی که به وسيله قلم مو، مهر و نظاير آن رنگ آميزی می شوند و نقش می پذيرند جزء چاپ‌های سنتی به حساب می‌آيد‌،شاخص ترين آنها “چاپ قلمکار” و بعد از آن “چاپ کلاقه ای” است. اولين قوم‌هايی که مبادرت به چاپ روی لباس‌های خود کردند‌،چینیها، ژاپنی‌ها، هندو‌ها و ا‌یرانیان بودند. ا‌ین اقوام در هزاران سال پیش با استفاده از شابلون‌های چوبی، لباس‌ها و بافته‌ها‌ی مورد نظر خود را در منزل و محیط کار با نقش‌های دلپذیر تزئین‌ می‌کردند. به طور کلی به علت علاقه ا‌ی که بشر به ز‌‌یبایی‌ها دارد، همه ملل و اقوام از جمله ا‌‌یرانیان با کمی تقدم و تأخر ا‌ین صنعت را آموختند، تکمیل کردند و با سلیقه خود مورد‌ بهره بردار‌‌ی قرار دادند. نقش اندازی رو‌‌ی‌ پارچه‌هایی با طرح‌های چاپی استفاده می شد که هنر و شیوه کاربرد آن از کشور‌ها‌ی همسا‌یه وارد ا‌یران شده بود. ا‌یرانیان ا‌ین هنر را همچون دیگر‌ هنرها به حد کمال رساندند و با ذوق و هنر و طرح ا‌‌یرانی عجین کردند، به نوع‌‌ی که بعضی از مورخان آن را هنر اصیل ا‌یرانی به حساب می آورند. از دوره ساسانیان چاپ قلمکار امر‌‌ی را‌‌یج و معمول بود و ‌یکی از شیوه‌ها‌‌ی اصلی تزئین‌ پارچه‌ها‌‌ی پشمی و کتانی و ابر‌‌یشم‌‌ به شمار می آمد. هنر قلمکار بازمانده هنر‌‌ی است که در قرن ۱۲ هجر‌‌ی قمر‌‌ی و در روزگار فرمانروا‌‌یی شاهان صفو‌‌ی به کمال رسید و تا پا‌‌یان قرن سیزدهم و‌ یکی دو دهه بعد تر‌یکی از درخشان تر‌‌ین نمونه‌ها‌‌ی هنر تزیینی سرزمین ما بود.

مرد‌می‌که بر کرانه در‌یا‌ی خزر در سده ششم پیش از میلاد زندگی‌ میکردند به ظاهر روش “باتیک”‌یا رنگ ناپذ‌یر کردن منسوجات را به رو‌ی پارچه‌ها‌ی پش‌می‌به کار‌ میبردند و بنا بر گفته ر‌یش سفیدان روستا‌ی اسکو، ا‌ین هنر را مهاجران باکو که از هجوم روسها‌ی تزار‌ی گر‌یختند به میان آنان آوردند.

البته هیچ نشانه ا‌ی از آثار منسوجات چاپ باتیک مردمان کناره در‌یا‌ی مازندران برا‌ی اثبات ا‌ین نظر‌یه در دست نیست، اما ا‌ین روا‌یت که هنر باتیک توسط اقوام مهاجر روس به ا‌یران آورده شد، ‌می‌تواند در دست باشد چرا که در حال حاضر هم سراغ آنچه را که مربوط به ابر‌یشم بافی و نقش زنی ا‌ین پارچه است از اسکو می‌با‌یست گرفت. گو ا‌ینکه پاره ا‌ی از دست اندر کاران و از جمله استاد حسین گنجینه اعتقاد دارند هنر باتیک ابتدا از هند به چین راه‌یافته و سپس از طر‌یق پاکستان به ا‌یران آمده است.

دکتر حسین‌یاور‌ی نیز دلیل چاپ کلاقه ا‌ی از باکو به ا‌یران را چنین بیان‌ ‌‌میکند:

چون گونه ا‌ی از چاپ ‌باتیک که به کلاقه ا‌ی مشهور است در تبر‌یز و اسکو رواج دارد و سابق در “د‌یزج” و از خیلی پیشتر از آن در روستا‌ی “خارقان” (۵۰ کیلومتر‌ی تبر‌یز) هم رواج داشت و همه ا‌ین مناطق همجوار با جمهور‌ی آذربا‌یجان و باکو هستند، حدس زده ‌‌می‌شود که هنرمند مذکور نخستین بار از باکو و به واسط برخی از مهاجران که با هنر کلاقه ا‌ی آشنا‌یی داشته اند به ا‌یران آمده است. صاحب نظران، سابقه و قدمت ا‌ین هنر را در کشور ما حدود ۵۰۰ سال ذکر کرده اند گو ا‌ینکه از آثار بسیار قد‌یمی،‌ نمونه‌ها‌‌یی در دست ‌نیست.

در ا‌یران قد‌یم چاپ ‌باتیک رو‌ی کرباس انجام‌ ‌میگرفت و در آن زمان چاپ ‌باتیک را “قدک”‌ ‌مینا‌میدند و زنان برا‌ی لباس، پرده و سفره از آن استفاده ‌‌می‌کردند. لازم به ذکر است که نام قدک برا‌ی چاپ ‌باتیک در دوره صفو‌یه هم مرسوم بود. در ا‌ین روش چاپ رو‌ی کرباس‌،که در روستا‌ی خارقان تبر‌یز هم وجود داشت‌،ابتدا کرباس را خیس‌ ‌میکردند بعد با چوب شستشو ‌‌می‌دادند که آهار کرباس از ‌بین برود و رنگ را خوب به خود جذب کند. پس از خشک شدن کرباس با‌ قلب‌ها‌ی کنده کار‌ی چو‌بی قد‌یم دست به کار چاپ ‌‌می‌شدند. بد‌ین صورت که سقز خام مورد احتیاج را در ظرف مسی ‌‌می‌جوشاندند تا از آن روغن معمولی به دست آ‌ید سپس سقز ما‌یع آماده را در ظرفی‌ ‌میر‌یختند با نمد رو‌ی آن را‌ ‌میپوشاندند و بعد قالب را مثل استامپ چند مرتبه به نمد‌ی که سقز را به خود گرفته‌ ‌میزدند تا قالب آغشته به سقز گرم شود و بعد آن را رو‌ی کرباس منتقل‌ ‌میکردند. وقتتی چاپ اول رو‌ی کرباس سفید تمام ‌‌می‌شد، پارچه را در اولین رنگ‌،مثلاً قرمز فرو‌ ‌می‌بردند. بعد از مدتی آن را ‌بیرون ‌‌می‌آوردند و پس از خشک شدن، دوباره مثل چاپ اول با قالبی د‌یگر چاپ را شروع‌ ‌می‌کردند. پس از چاپ ما‌یع سقز، پارچه را در رنگ دوم مثلاً سیاه‌ ‌می‌انداختند و پس از ا‌ین مرحله پارچه ا‌ی با نقوش قرمز و سفید و‌ ز‌مینها‌ی سیاه در دست بود. در مرحله بعد سقز‌ها‌ی چاپ شده با‌ید زدوده ‌‌می‌شد. برا‌ی ا‌ین منظور پارچه را رو‌ی سنگ‌ ‌میگذاشتند رو‌ی آن آب‌ ‌میر‌یختند و با چوب آن را ‌‌می‌کو‌بیدند. در نتیجه کو‌بیدن پارچه، سقز‌ها‌ی چاپ شده از پارچه جدا ‌‌می‌شد. ا‌ین روش عیب بزرگی داشت و آن ا‌ینکه دوام پارچه از ‌بین ‌‌می‌رفت. مدتی گذشت تا راه حل تازه‌ا‌ی ‌یافتند و آن ا‌ین بود که پارچه را پس از مراحل چاپ و رنگرز‌ی در د‌یگ بزرگی با آب ‌‌می‌جوشاندند. بر اثر جوشاندن قشر‌ها‌ی سقز رو‌ی آب شناور ‌‌می‌ماندند که آنها را جمع و برا‌ی چاپ بعد‌ی استفاده‌ ‌میکردند. در روش دوم هم از دوام پارچه کاسته‌ نمی‌شد و هم از‌ سقزها دوباره استفاده ‌‌می‌شد و همچنین پارچه شسته شده باعث ثبوت رنگ‌ها ‌‌می‌شد.

دردوره صفو‌یه چاپ ‌باتیک هم مثل هنر‌ها‌ی د‌یگر پیشرفت شا‌یا‌نی کرد. چاپ ‌باتیک را رو‌ی ابر‌یشم طبیعی دست بافت “اسکو” پیاده ‌‌می‌کردند بافت ابر‌یشم طبیعی در “اسکو”، “کهنمو” “باول” از خیلی قد‌یم وجود داشت و حالا هم ادامه دارد. ‌باتیک به معنا‌ی “چاپ مقاوم” و واژه ا‌ی به زبان اندونز‌یا‌‌یی است. منشاء اصلی ا‌ین چاپ جزا‌یر “جاوه” است.

اعتقاد حسین‌یاور‌ی بر ا‌ین است که کلاقه ا‌ی که نوعی از ‌باتیک است در فرهنگ نف‌یس‌ی‌،حصار و ضر‌یح معنا شده است و عوام آن را کلاغی ‌یا کلاغه ا‌ی ‌‌می‌گو‌یند. در بعضی نقاط ‌نیز “قنوز” که معادل آذر‌ی “ابر‌یشم” است‌،تلفظ ‌‌می‌شود.

 وجه تسمیه کلاقه ا‌ی آن است که چون در گذشته‌ها‌ی دور معمولاً قسمت‌ها‌‌یی از پارچه را که قرار بود رنگ آ‌میز‌ی شود به اشکال خاصی گره زده ‌یا‌ ‌میدوختند و سپس آن را رنگ آ‌میز‌ی‌ ‌میکردند، ط‌بیعتاً رنگ در قسمت‌ها‌ی گره خورده ‌یا دوخته شده نمی‌توانست نفوذ کند. پس از پا‌یان عملیات رنگرز‌ی و باز شدن گره‌ها و نقاط دوخته شده قسمتها‌‌یی که رنگ را به خود جذب نکرده بود، نقوش تصادفی ا‌یجاد ‌‌می‌کرد و ‌نیز از آنجا که معمولاً از‌ یک رنگ و ‌بیشتر رنگ سیاه استفاده ‌‌می‌شد، ا‌ین نقوش حالت پر کلاغ را در ذهن تداعی ‌میکرد. به همین جهت برا‌ی ممتاز شدن از د‌یگر منسوجات رنگرز‌ی شده‌، کلاغی و کلاغه ا‌ی خوانده ‌‌می‌شد و ‌‌می‌شود.

کلاقه‌ای هنری است که طی آن بدون وسایل چاپگری برای زدن طرح و نقش، پارچه را به صورت انبوه و با روش های خاصی رنگ آمیزی و نقش اندازی می کنند.

یکی از مشخصات و ویژگی های چاپ باتیک (و کلاقه ای ایجاد رگه های رنگی ست که بر اثر شکستن واکس (ماده مقاوم در برابر رنگ) و نفوذ رنگ از میان این شکست ها به پارچه، در حین عملیات رنگرزی بر روی پارچه به وجود می آید انسانها پس از شناختن رنگ های طبیعی (گیاهی) دریافتند که با گره زدن، دوختن، چین زدن و یا تا کردن نقاط معینی از پارچه می توانند از نفوذ رنگ به آن نقاط مخصوص جلوگیری کنند و به این ترتیب طرحی بسیار ساده و ابتدایی روی پارچه ایجاد کنند. اولین آثاری با این شیوه رنگرزی در هند و چین به دست آمده است.

در قرون ششم و هفتم میلادی بازرگانانی که راه جاده ابریشم که از آسیا و هند و چین و ژاپن می گذشت را می پیمودند، از این متاع برای فروش یا سوغات همراه خود می آوردند. از جمله مهم ترین کشورها که باعث رواج این تکنیک ها شدند می توان هند و چین و تایلند و اندونزی را نام برد. در کره جنوبی در آریزونا و مکزیکو و در قسمت هایی از شمال آمریکا این تکنیک را می دانسته اند و در سوئد، مجارستان، چک و اسلواکی تکنیک بسیار ساده ای از این روش مورد استفاده قرار می گرفته است و هنوز در مغرب آفریقا از این تکنیک برای لباس هایشان استفاده می کنند.

باتیک که بیشتر به پارچه هایی با چاپ مقاوم در برابر نور، حرارت، رطوبت و دیگر عوامل جوی اطلاق می شود اصالتا هنری چینی است و بیش از ۲۰۰۰ سال از عمر آن می گذرد. و اما آغاز چاپ باتیک بسیار ساده بود. در ابتدا قبایل مناطق حاره کشف کردند که عصاره برخی درختان از نفوذ رنگ به داخل پارچه جلوگیری می کند و این اولین قدم برای رسیدن به باتیک بود. صنعتگران هنرمند جاوه برگ موز را در سود رفیق می ریختند و با چوب یا قلم، نقشه مورد نظر را روی پارچه نقش می کردند. بعد مقداری ماسه نرم یا خاک رس روی نقشه می پاشیدند. این کار را چند مرتبه تکرار می کردند تا نقشه مورد نظر به دست می آمد و بعد پارچه را می شستند. مدتی گذشت تا آن به طریقه نسبتا کامل تری دست یافتند، در این هنگام از صمغ و موم استفاده می کردند، به این ترتیب که هر دو طرف پارچه را با صمغ یا موم می پوشانیدند، بعد با یک ابزار تراش جای نقشه مورد نظر را می تراشیدند. در اثر تراش، صمغ یا موم از پارچه جدا میشد و چون اثری از موم یا صمغ بر زمینه پارچه باقی نمی ماند آن را رنگرزی می کردند. بعد از خشک کردن پارچه که جاهای تراشیده شده رنگ گرفته بود، دوباره جاهای رنگ شده لازم را با صمغ یا موم می گرفتند و باز جای دیگر را می تراشیدند و برای رنگ بعدی و همچنین برای چند رنگ کردن این کار را ادامه می دادند تا نقشه مورد علاقه به دست بیاید و سپس پارچه را برای آخرین مرحله می شستند. رنگ کردن با این روش یکی از قدیمی ترین تکنیک های باتیک است که تا امروز به کار برده شده و حدود ۱۰۰۰ سال در هند و ژاپن و چین و جاوه قدمت دارد.

مروری بر تاریخچه چاپ باتیک در جهان

مروری بر تاریخچه چاپ باتیک در جهان

کلمه باتیک از کلمه Ambatik مشتق شده است. که معنی آن، یک پارچه با نقاط کوچک است. پسوند Tik به معنی نقاط یا قطرات یا لکه‌های کوچک یا به معنی نقطه گذاری کردن است. ممکن است باتیک اصلش از کلمه جاودای Tirtik باشد که به معنی فرآیند و را با صمغ یا موم می پوشانیدند، بعد با یک ابزار تراش جای نقشه مورد نظر را می تراشیدند. در اثر تراش، صمغ یا موم از پارچه جدا می شد و چون اثری از موم یا صمغ بر زمینه پارچه باقی نمی ماند آن را رنگرزی می کردند. بعد از خشک کردن پارچه که جاهای تراشیده شده رنگ گرفته بود، دوباره جاهای رنگ شده لازم را با صمغ یا موم می گرفتند و باز جای دیگر را می تراشیدند و برای رنگ بعدی و همچنین برای چند رنگ کردن این کار را ادامه می دادند تا نقشه مورد علاقه به دست بیاید و سپس پارچه را برای آخرین مرحله می شستند. رنگ کردن با این روش یکی از قدیمی ترین تکنیک های باتیک است که تا امروز به کار برده شده و حدود ۱۰۰۰ سال در هند و ژاپن و چین و جاوه قدمت دارد.

پایدار کردن بخشی از پارچه در برابر نفوذ رنگ، یعنی محافظت از طرح های پارچه با گره زدن با دوختن قبل از رنگرزی است و از سوی دیگر در دست نوشته ای به زبان جاودای کهن و از دوران پیش از تاریخ به جای مانده، Batik به معنای نور در تاریکی آمده است که کنایه از نقاط روشن روی زمینه تیره (رنگ شده عموما به رنگ آبی تیره) پارچه است.

باتیک به معنای (چاپ مقاوم) لغتی است به زبان اندونزیایی. این لغت به معنای خاص خود در جزایر جنوب شرقی آسیا و ژاپن هم رواج دارد. پارچه های ابتدایی که از غارها و قبور فراعنه پیدا شده است و همچنین رواج هنر چاپ باتیک در میان بومیان جاود و سوماترا، مؤید این ادعا است که هنر چاپ پارچه قبل از رنگرزی به وجود آمده است و انسان آن دوره می توانسته با وسایل ساده و با استفاده از رنگ های طبیعی، گل یا عصاره بعضی از درختان پارچه را با نقش و نگار دلخواد بیاراید.

 پس از رنگ های طبیعی (گیاهی) هنرمندان این دوره دریافته بودند که با گره زدن، دوختن، چین دادن و یا لایه و تاکردن نقاط معینی از پارچه می توانند از نفوذ رنگ به داخل آن نقاط مخصوص و مورد نظر جلوگیری نمایند و در نتیجه یک طرح بسیار ساده و ابتدایی روی پارچه ایجاد می گردد. اولین آثار با این شیوه رنگرزی در هند و چین به دست آمده است. در قرن ششم و هفتم میلادی بازرگانان، کاروان هایی که از جاده ابریشم (آسیا، هند و چین و ژاپن) را می پیمودند، از این متاع برای فروش یا سوغات به همراه خود می آوردند. از جمله مهم ترین کشورها هند، چین، تایلند و اندونزی این تکنیک ها را رواج داده اند. قبایل مناطق جاوه کشف کرده اند که عصاره بعضی درختان می توانند از نفوذ رنگ به داخل پارچه جلوگیری کند، به این ترتیب ابتدا یک روش مقاوم ابتدایی به وجود آمد سپس تبدیل به روش نقاشی چاپ باتیک شد. این روش هنوز هم در جنوب شرقی آسیا رواج دارد. این طریقه چند سالی است که در بین الملل اروپایی و آمریکایی به روش تازه ای در نقاشی نوین تغییر یافته است.

تاریخچه باتیک در هند

تاکنون آثاری از باتیک قدیمی بر روی پنبه در هندوستان به دست نیامده است. اما نقاشی های دیواری موجود در غارهای آجونتا (Ajunta) لباس هایی که در این تصاویر دیده می شود. به خوبی نمایانگر وجود باتیک در آن زمان بوده است. امروزه یکی از مراکز اصلی باتیک در قسمت جنوب شرقی Coromundcoast قرار دارد و در قرن ۱۷ و ۱۸ میلادی زمانی که محصولات دستی به بسیاری از کشورها مثل جاوه، ایران، اروپا صادر می شد، صنعت باتیک در اوج شکوفایی خود در منطقه جنوب شرقی Deccan بود.

قلمی که مورد استفاده قرار می گرفت kakam نامیده می شد و شامل چند قسمت بود: سوزن فلزی توخالی که در داخل یک دسته بامبو قرار داشت و با الیاف کش دار یا مو پیچیده می شد که طول آن حدود ۶ سانتی متر بود. عملکرد آن بدین صورت بود که جریان موم از داخل مخزن از جنس بامبو بر روی پارچه هدایت می شد، موم گیری بیشتر توسط مردان انجام می گرفت. پس از اولین مرحله موم گیری، پارچه برای موم گیری مجدد آماده می شد. در هر مرحله رنگ با جوهر مازو (تانین) و یا به وسیله رنگرزی توسط نیل انجام می گرفت. پارچه های پنبه ای و کتانی در ابتدا بیشتر مورد استفاده بود و ابریشم توسط تعداد اندکی از صنعتگران مصرف می شد.

رنگ های مورد استفاده برای این پارچه بیشتر رنگ های شفاف مثل قرمز، مشکی، نیلی، سفید و صورتی بود. رنگ کردن ثابت پارچه هابه شیه های سنتی هنوز هم در مناطق روستایی مانند کانیاوار، راجپورتانا و باگاسارا یافت می شود از نیمه های قرن ۱۹ میلادی تقاضای پارچه های چاپ شده رو به کاهش یافت و دلیل آن چندان دور از ذهن نبود و می توان ریشه های آن را در سابقه اقتصادی، اجتماعی آنجا جست و جو کرد.

تاریخچه باتیک در اندونزی

صنعت بافت و نساجی، از جمله باتیک مهم ترین جنبه های زندگی در کشورهای آسیای جنوب شرقی محسوب می شد. در این میان جزایر اندونزی میراث غنی از انواع دست بافته ها و همچنین شیوه های اصلی و دستی رنگ آمیزی را دارا می باشد.

در مورد این صنعت در اندونزی بهتر است ابتدا در مورد خود کلمه باتیک و این که این کلمه از کجا آمده بررسی خود را شروع کنیم. که باتیک از زبان مادیایی که ریشه مشترک زبان مردم مالزی و اندونزی است گرفته شده و به سایر زبان ها نیز انتقال پیدا کرده است. در گذشته در اندونزی به صورت بسیار گسترده از تکنیک باتیک برای تهیه لباس زنانه و مردانه استفاده می شده و ضمنا استفاده از پیراهن باتیک توسط مقامات دولتی در مجالس رسمی الزامی بوده است.

هنگامی که در هنر اندونزی و جزیره جاوه بررسی به عمل می آوریم مشاهده می کنیم که در صنعت رنگرزی و استفاده از تکنیک باتیک از ابتدا راه‌ها و روش های گوناگونی را استفاده می کرده اند و به ترتیب این روش ها با گذشت زمان پیشرفت می کرد و آنان به راه های جدیدتری می رسیدند. گفته شده که یکی از روش های سنتی تهیه پارچه باتیک در اندونزی استفاده از موم آب شده عسل بوده که به منظور مقاوم کردن، جهت غیر قابل نفوذ کردن پارچه و رنگرزی آن استفاده می شده است.

روش دیگری که صنعتگران هنرمند جاوه استفاده می کردند این بود که برگ موز را در سود رقیق ریخته و مایع چسبناکی را که به دست می آمد با ماسه نرم یا خاک رس مخلوط می کردند و آن گاه به وسیله ماده مقاوم پوشانیده شده بود سفید باقی می ماند، و چنانچه صنعت گر قصد رنگ آمیزی قسمت های سفید پارچه می کرد و با تکرار این عمل پارچه نقش های رنگین متنوعی به خود می گرفت.

مدتی گذشت تا آنها به طریقه نسبتا کامل تری دست یافتند در این هنگام، پارچه را از صمغ یا موم می پوشانیدند بعد با یک ابزار تراش جای نقشه مورد نظر را می تراشیدند. در اثر تراش، صمغ یا موم از پارچه جدا می شد و چون اثری از موم یا صمغ بر زمینه پارچه باقی نمی ماند آن را رنگرزی می کردند. بعد از خشک کردن پارچه که جاهای تراشیده شده رنگ گرفته بود، دوباره جاهای رنگ شده لازم را با صمغ یا موم می گرفتند و باز جای دیگر را می تراشیدند. برای رنگ بعدی و همچنین برای چند بار رنگ کردن، این کار را ادامه می دادند تا نقشه مورد علاقه به دست بیاید و سپس پارچه را برای بار نهایی می شستند.

باتیک جاوه از دیر زمان تا به حال در تمام دنیا مشهور بوده و طرح های این پارچه به عبارتی حالت کلاسیکی دارد. مانند انواع گل ها، پرندگان حیوانات اهلی و وحشی به طور انبوه در فرم هایی با اشکال هندسی منقوش شده است. در حال حاضر پارچه هایی که با این تکنیک در اندونزی و جاوه تولید می شود بسیار استادانه صورت می گیرد و پارچه های بسیار نفیسی تولید می گردد که ارزش هنری و اقتصادی بالایی دارند. تعدادی از مناطق مختلف که در اندونزی مشغول به کار هنر باتیک می باشند، عبارتند از:

  • روستای کنونگسو از بخش تولانگان در منطقه سید و آرجو
  • روستای جمبنگان از بخش ونوکولو در منطقه لورابایا
  • روستای بانجار ساری از بخش کوتا در منطقه پاسی تان
  • روستای کلامپار از بخش پروپیو در منطقه پامه کاسان
  • روستای گاجی از بخش کرک در منطقه توبان
  • روستای ته مانگ گونگان از بخش کوتا در منطقه بانی یووانگی
  • روستای سومبرجاتی از بخش تمپه در نتطقه لوماجانگ
  • روستای تامان آروم از بخش پارانگ در منطقه ماگه تان

تاریخچه باتیک در آفریقا

رنگرزی ثابت و ایجاد نقش بر روی پارچه قسمتی از تاریخ آفریقاست. در بسیاری از قسمت های مختلف آفريقا نمونه هایی از پارچه های باتیک وجود دارد که نفیس ترین آن مربوط به نیجریه است. که اقوام یوروبا (Yoruba) لباس های adire که برای طرح های گرد دار است و روش adireeleko که از خمیر و آرد نشاسته استفاده می شود. بیشتر اوقات برای تهیه این خمیر از آرد مانیوک (که یک نوع ریشه گیاهی است). برنج و زاج سفید یا سولفات مس (که با هم می جوشانند تا خمیر نرم غلیلی به دست آید) استفاده می کنند.

قبیله یورو با در غرب آفریقا از خمیر مانیوک و مردم سنگال از خمیر برنج به عنوان یک ماده مقاوم استفاده می کنند. خمیر فوق به دو روش بر روی پارچه منتقل می شود یک روش با ابزار دستی است شبیه یک ابزار شانه ای شکل از جنس چوب یا فلز است و دیگر استفاده از یک تکه استخوان و روش دیگر انتقال طرح با استفاده از شابلون های فلزی باریک، که به یک ابزار قابل انعطاف فلزی یا چوبی مجهز است، انجام می شود و این کار بیشتر توسط مردان انجام می گیرد منقوش ساختن پارچه معمولا یک سنت خانوادگی است که از مادران به دختران به عنوان یک کار خانوادگی به ارث می رسد.

پارچه معمولا به شکل مربع یا مثلث های تقسیم می شود و طرح های روی پارچه شامل منجوق کاری و یا استفاده از تصاویر سنتی از فرهنگ و تاریخچه قومی خود هنرمند می باشد و به طور معمول پارچه eieko تز دو تکه یا دو تکه و نیم بارد ( ۱/۸۲ یا ۱/۲۸ سانتی متر) پارچه دوخته به هم تشکیل می شود. رنگ سنتی و قدیم که بیشتر در آفریقا استفاده می شود نیل است و از یک نوع گیاه که در آنجا می روید به دست می آید. در بسیاری از نقاط هم اکنون این گیاه کاشته شده و انواع مختلف آن تنوع زیادی از بزرگ آبی سیر عرصه کرده است. وقتی که خمیر مقاوم خشک شد، پارچه را در یک ظرف بزرگ سفال یا گودال های حفر شده در زمین رنگ می کنند. خمیر پس از رنگ گرفتن آن قدر مالش داده می شود تا به رنگ سفید یا آبی روشن درآید. معمولا پارچه ها از جنس پنبه است اما گاهی اوقات برای لباس های بسیار گرانبها از نوعی ابریشم معمولی استفاده می شود. در سال های اخیر سایر پارچه های دیگری نیز با طرح های آفریقایی در انگلستان و هلند تولید می شود. این گونه تولید انبوه پارچه، توسط ماشین آلات نساجی انجام شده و هم اکنون در کشورهای آفریقایی نمونه های متعدد این نوع پارچه تولید میشود.

تاریخچه باتیک در مالزی

مهد این صنعت را می توان کشور مالزی دانست به نحوی که این اصطلاح عینا از زبان مالزیایی به سایر زبانها منتقل شده و آن شیوه ای رنگرزی به طریقه (رزرو کردن) یا موم اندود کردن قسمت هایی از پارچه است که نباید محلول رنگ را به خود جذب کند. به طور کلی باتیک مالزی به دو روش قالبی و نقاشی به کمک قلم مو انجام می گیرد. در روش قالبی، طرح ها و نقوش ابتدا روی قالب های مخصوص که از قلع ساخته شده منتقل شده و سپس ورقه های مزبور را به دستگیره های چوبی متصل می سازد تا ضمن افزایش سرعت کار، به دست ها نیز آسیب نرسد. در باتیک به کمک قلم مو که همان نقاشی روی پارچه است روش کار مشابه باتیک قالبی است. به این نحو که پس از کشیدن طرح ها به وسیله قلم مو همراه با رنگ هایی که آغشته به موم می باشد مجددا با پوشاندن طرحها با الايدهای ضخیم از موم، آن را تثبیت می کنند.

پس از خشک شدن موم ها آن را با آب جوش شست و شو می دهند تا ترکیبات مومی از آن خارج شوند. پس از خشک شدن پارچه بار دیگر با استفاده از قالب یا به کمک قلم مو برای ایجاد نقش ها و رنگ های دیگری روی پارچه مورد نظر به همان ترتیب عمل می شود. تعداد نقش ها و رنگ های به کار رفته در مورد کارهای استثنایی به ۱۴ نوع می رسد، به این ترتیب که مراحل رزرو کردن، رنگرزی شست و شو در مورد یک قطعه پارچه ۱۴ بار تکرار می شود. مراکز عمده چاپ به روش باتیک در مالزی ایالت های ترنگانو و سلنگور می باشند که در ترنگانو از روش نقاشی و در سلنگور از قالب برای چاپ باتیک استفاده می کنند.

تاریخچه باتیک در چین

تاریخچه باتیک در چین

 چین دارای پیشینه بسیار زیادی در تولید باتیک است که این قدمت به قرن ششم میلادی بر می گردد. امروزه هنوز می توان با تیک هایی را که توسط مردم (Miao) میانوو، گویشیو (Guizhou) به وجود آمده مشاهده کرد. در میان مردم اقلیت میانوو گروههای فرعی بسیار متفاوتی وجود دارند. قوم میانوو توجه خاصی به لباس های خود دارد که از پارچه های ضخیم تزئینی که در آن ها طرح های بافته شده و موم مقاوم به کار رفته است تشکیل شده است. تقریبا همه موارد باتیک قوم میانوو با تزئین کنف و پنبه (نه ابریشم و کاربری موم داغ که بعدا پارچه را داخل رنگ نیلی رنگ قرار می دادند شکل گرفته است.

از این نوع پارچه بری تهیه دامن، طرحهای روی کت، پیش بند و ساک بچه استفاده می شد در سراسر گویشیو بیشتر از رنگ آبی سیر به دست می آید. گیاهان به دست آمده که در یک بشکه چوبی خیسانده شده خمیر مایه ای تهیه می شود. پارچه مقاوم در برابر موم احتمالا یکی از اشکال اولیه تزئین پارچه در گویشیو به شمار می آید. چرا که تمام موارد مورد نیاز در دسترس بوده است، موم عسل مهمترین ماده تشکیل دهنده ای به شمار می آید که سایر رزینها به آن افزوده می شود.

مقاومت موم هرگز از بین نمی رود و هدف از استفاده از آن ایجاد یک تصوير واضح و روشنی است. چرا که خود موم هم چسبناک و هم انعطاف پذیر می باشد. موم اغلب در یک دیگ کوچک که روی آتش ذغال نیم سوز یا هیزم قرار دارد، حرارت داده می شود. وقتی که روی پارچه از موم استفاده شد، رنگ آن سیاه می شود اما در پایان این مرحله سوم از روی پارچه زدوده می شود و سپس پارچه را با آب سرد شست و شو داده و بعد در معرض هوا قرار می دهند تا خشک شود. برای این کار می توان مجددا از موم عسل استفاده کرد. جنس ابزار مورد استفاده متداول برای کاربرد موم، مس و برنج است که دارای دستگیردای از جنس نی می باشد این ابزار را  به تنهایی در ترسیم خطوط راست یا نسبتا مایل و پیچ در پیچ استفاده می کنند.

دختران جوان مناطق میانوو، بویایی در هنر باتیک بسیار ماهر هستند آنان از طرح های بسیار ظریفی به شکل مارپیچ یا دو ردیف قرینه هم می باشند استفاده می کنند که این طرح ها نشانگر شاخ گاومیش آسیایی مظہر حیات و مرگ نیاکانشان به شمار می آید. این دختران از سنین ۷ تا ۹ سالگی شروع به آموختن، آفرینش و خلق هنر باتیک می کنند. زیباترین آثار فوق را می توان بر گهوارهای کودکان، آستین کت و دامن افراد مشاهده کرد. بیشتر طرح های قدیمی و سنتی دارای اشکال هندسی اند و منظور از آن ماهرانه ترین کاربرد موم مقامی است که به شكل خطوط ظریف آبی رنگ در زمینه سفید جلوه نمایی می کند. بیشتر طرح هایی همچون گل، پرنده و ماهی که متأثر از هنر چینی ها می باشد در طول قرن ها عرضه می شده است.

تاريخچه چاپ باتيک در ايران

گذری كوتاه به هنر چاپ در قبل و بعد از اسلام

طبق اسناد و مدارک موجود در حدود ۲۵۰۰ تا ۱۵۰۰ سال قبل از میلاد، ابریشم از چین به ایران راه یافته و از آنجا که جاده ابریشم، یعنی مهم ترین راه ارتباط بازرگان با بازار مصرف از ولایت (توان هوانگ در چین و به ولایت (كان سو) می آمد و از آنجا داخل ترکستان شرقی فعلی می شد و به سمرقند و بخارا می رسید و از آنجا به قزوین، زنجان و تبریز می رفت. ابریشم از مهم ترین کالاهایی بود که به صورت ترانزیت از ایران می گذشت و ایرانیان که از عمده ترین خریداران ابریشم خام و فروشنده آن با قیمت دلخواه به ممالک مغرب زمین بودند.

تاریخچه باتیک در ایران

باتیک در فرهنگ لغت، حصار و ضريح معنا شده و عوام آن را کلاغی، کلاقه ای یا کلاغه‌ای می خوانند و در پاره ای نقاط نیز (قنوز) که معادل آذری ابریشم است تلفظ می شود و وجه تسمیه این است که چون در گذشته های دور معمولا قسمت هایی از پارچه را که قرا بود رنگ آمیزی شود به اشکال خاصی گره زده یا می دوختند و سپس مبادرت به رنگرزی می کردند. طبیعتا چون رنگ نمی توانست در قسمتهای گره خورده یا دوخته شده نفوذ کند، پس از پایان عملیات رنگرزی و باز شدن گره ها و نقاط دوخته شده قسمتهای گره خورده یا دوخته شده قسمتهایی که رنگ را جذب نکرده بود، حالتی نگاتیو به خود می گرفت و باز از آنجا که معمولا فقط از یک رنگ و بیشتر رنگ سیاه استفاده می شود این نقوش تصادفا حالت پر کلاغ را به ذهن تداعی می کرد.

و به همین جهت نیز برای متمایز و مشخص شدن از سایر منسوجات رنگرزی شده کلاغی خوانده می شد. همچنین در تعریف لغوی (در لغت نامه دهخدا آمده است). [ کلاغی ] که چارقدی ابریشمین است که زنان عشایر بر سر کردند. قسمتی از روسری و جز آن. دستمال بزرگ ابریشمین که مردان بر کلاه و زنان کرد به سر و روی خود می بندند. با تیک که بیشتر به پارچه هایی با چاپ مقاوم در برابر نور، حرارت، رطوبت و سایر عوامل جوی اطلاق می شود، در حال حاضر علاوه بر ایران، به صورت هنری ملی در بخشی از کشورهای جنوب و شرق آسیا نیز رواج دارد. معمولا صنعت گران از ابزار و ادواتی بسیار ساده استفاده می کنند. معروف است که این هنر بیشتر در منطقه ایی پرت و دور افتاده در جنوب تبریز، بر سر را راه تبریز مراغه و به فاصله هفت کیلومتری شرق خسروشاه که در گذشته دور او شکایا نامیده می شده قرار داشته است.

همچنین در روستاهای اسکندان و دیزج نیر این هنر دیده شده است.

هنر باتیک در ایران از شهر تبریز و به دست استاد کلاقیچی گنجینه بوده است. در ابتدا این چاپ بر روی کرباس دست بافت محلی صورت می گرفت. در این شیوه ابتدا کرباس را خیس کرده و با چوبک شست و شو داده تا آهار کرباس از بین برود. بعد از خشک شدن، آن را روی میز پهن کرده و با قالب های کنده کاری چوبی قدیم سبک اصفهان دست به کار چاپ می شدند. برای این کار مقداری سقز خام را در ظرفی می جوشانیدند تا از آن نوعی روغن به دست آید. روی سقز مایع آماده شده را با پارچه ماهوتی با نمد می پوشانیده و ظرف را در جوار حرارت نگه می داشتند تا مایع سقز گرم و داغ باقی بماند. سپس قالب مهر را به سقز گرم آغشته کرده و روی پارچه قرار میدادند و در پایان رنگرزی پارچه را شست و شو میدادند. بیشترین بازار فروش پارچه های باتیک یا کلاقه ای در ایران بین عشایر کردستان، لرستان، عشایر فارس (قشقایی) و ترکمن صحرا می باشد.

باتیک اسکو

مردمی که بر کرانه دریای خزر در سده ششم پیش از میلاد زندگی می کردند به ظاهر روش باتیک یا رنگ ناپذیر کردن منسوجات به روی پارچه های پشمی را به کار می بردند. بنا به گفته روستاییان اسکو، این هنر را مهاجران باکو که از هجوم روس های تزاری می گریختند به میان آنان  آوردند. زنان عشایری ایران همیشه روسری های خوش رنگ معروف به (باتیک) را دوست داشته اند. این روسری ها در بازار شیراز در میان انبوهی از روسری های رنگارنگ مورد پسند قشقایی ها، روسری قشقایی نام دارد. در ترکمن صحرا نیز به همان اندازه محبوب است و روسری های ترکمنی خوانده می شود در مناطق دیگر نیز به نام محل خود منسوب هستند رنگرزان و با تیک کاران اسکو فرآورده های خود را برای مشتریان خاص و معین تهیه می کنند و نقش های آن بر حسب ذوق و سلیقه مشتریان عشایری و یا خریداران شهری یا بیگانه فرق می کند. اگر چه هنوز ابریشم مصنوعی را برای تهیه اجناس ارزان تر رنگ می کنند. ولی مشتریان قطعات طراحی شده را سفارش می دهند و معمولا رنگها و نقش های سنتی باندازه مطلوب برای لباس با مصرف خاصی که در نظر دارند را ترجیح می دهند.

مواد اولیه، وسایل و ابزار و روش های آماده سازی ساختمان ابریشم طبیعی یا ابریشم خام ابریشم عبارت از یک لیف پروتئینی که در اثر انجماد مواد مترشحه از کرم ابریشم به دست می آید. این لیف از دو فیلامنت موازی که به وسیله صمغ ابریشم به یکدیگر چسبیده شده اند به وجود آمده است کرم ابریشم با ریسیدن مداوم این رشته به دور خود، خود را در داخل پلیه ای که ساخته است محبوس می سازد این کرم ها در داخل پیله ها یا به وسیله دمای ۶۰ درجه سانتی گراد و یا به وسیله بخار در مدتی کوتاه کشته می شوند که چنانچه عمل کشته شدن کرم ها صورت نگیرد آنها تبدیل به پروانه شده و با سوراخ نمودن پیله خارج می شوند و در چنین حالتی ابریشم های پیله دیگر قابل استفاده نخواهد بود.

پس از کشتن کرم ها، پیله ها را از نظر کیفیت، طبقه بندی می نمایند سپس تعدادی پیله را بر حسب نمره مورد نظر تعيين شده اند در ظرفی محتوی آب داغ قرار می دهند تا صمغ ابریشم نرم گردد. پس از پیدا شدن سرهای پیله ها، آنها را گرفته و به صورت یک رشته ابریشم خام در می آورند. رشته های به دست آمده بر حسب نمره و تابی که دارا می باشد برای تار و پود پارچه های ابریشمی به کار برده می شوند. ابریشم، یک لیف مستحکم بوده استحکام آن، در حالت مرطوب ۷۵ الی ۸۵ درصد قدرت خشک آن است. طول ليف ابریشم تا حد پارگی در شرایط معمولی برابر ۳۵-۲۰ درصد می باشد.

اثر رطوبت بر روی ابریشم مانند پشم می باشد و به سرعت آب جذب می کند ابریشم ۱/۳ وزن خودش آب جذب کند بدون آن که توسط لمس کردن احساس شود.

اثر حرارت بر روی ابریشم نیز جالب است ابریشم در حرارت ۱۲۰ درجه سانتی گراد به مدت طولانی مقاومت می کند در درجه حرارت ۱۷۵ درجه سانتی گراد به سرعت متلاشی می شود ابریشم در برابر اکسیژن هوا حساس است و اگر خوب انبار نشود موجب کاهش در استحکام آن می گردد و نور خورشید نیز باعث تسریع در فاسد شدن ابریشم می شود. ابریشم خام قبل از استفاده برای رنگرزی به شکلی است که تار و پود آن به راحتی قابل تشخیص است و این تار و پود نیز به دلیل داشتن ماده ژلاتینی بسیار خشک است.

اعمالی که قبل از رنگرزی بر روی ابریشم خام صورت می گیرد باعث می شود که این تار و پودی که از هم فاصله دارند در یکدیگر فرو رفته و پارچه قابلیت یک رنگرزی خوب را پیدا می کند. اعمالی که قبل از رنگرزی روی ابریشم خام انجام می گیرد:

صمغ گیری

ابریشم خام دارای دو نوع پروتئین است، لیف ابریشم به فرمول  (C15H23N506)و سیرسین به فرمول (C15H25N508) که به نام صمغ ابریشم خوانده می شوند و به صورت پوشش روی لیف ابریشم قرار گرفته و در حدود ۲۵ درصد از مجموع وزن ابریشم خام را تشکیل می دهند. قبل از سفیدگری یا رنگرزی ابریشم متداول است که صمغ آن را بگیرند. این عمل صمغ گیری بسیار حائز اهمیت می باشد. چرا که یکنواختی رنگرزی و همچنین درخشندگی و نرمی ابریشم بعد از رنگرزی مربوط به این عمل صمغ گیری است.

صمغ گیری در اسكو

در اسکو که مرکز اصلی استفاده از پارچه ابریشمی برای تولید پارچه های کلاقه ای و باتیک است، صمغ گیری روی پارچه بافته شده یا ابریشم خام عمل می شود. این عملیات با کربنات دو سود و مقداری صابون انجام می شود. عمل صمغ گیری در دمای جوش انجام شده و بسته به غلظت کربنات دو سود و صابون (معمولا صابون مصرفی نیز دارای قلیایی زیاد است( مدت زمان صمغ گیری متغیر بوده . معمولا از نیم ساعت تجاوز نمی نماید.

سفید گری

سفید گری ابریشم در اسکو چندان معمول نبود و فقط معدودی از رنگرزان پارچه را پس از صمغ گیری، سفیدگری مینماید و این عمل نیز بیشتر در مواردی که احتیاج به وجود نقش هایی سفید روی پارچه باشد انجام می شود. یک طریقه سفیدگری استفاده از کروفوم می باشد که نتیجه آن نیز رضایت بخش بوده است و به ابریشم نیز صدمه ای نمی زند. طریقه دیگر استفاده از گوگرد است که ارزان تر نیز هست. ولی به طور کلی سفید گری انجام نمی شود.

وزن دهی

 منظور اصلی از وزن دهی ابریشم، جایگزین کردن وزنی است که توسط صمغ گیری از ابریشم کاسته می گردد. به علاوه، وزن دادن سبب ازدیاد درخشندگی پارچه ابریشمی . بهتر شدن پارچه می گردد. ولی به طور کلی عمل وزن برای رنگهای تیره و همچنین جهت مصارف مخصوصی از قبیل قواره ای و شال گردن نظایر آن مورد پیشنهاد است زیرا زمینه های سفید و کم رنگ به تدریج و به مرور زمان زرد رنگ می گردد.

پختن پارچه ابریشمی

 بعد از این اعمال، برای از بین بردن آهاری که در داخل پارچه ابریشمی است، مرحله پختن پارچه به میان می آید، که با مقداری آب جوش و صابون انجام می گیرد تا مواد زائد و آلودگی های داخل تار و پود بیرون آید و پارچه حالت لطافت و درخشندگی نهایی را به دست آورد و رنگها هر چه زیباتر بر روی آن جلوه کنند.

3 نظرات
  1. فاخر می گوید

    شهر اسکو در شهرستان اسکو استان آذربایجان شرقی مرکز اصلی تجمع کارگاه‌های چاپ باتیک یا چاپ کَلاقه‌ای و قطب اصلی این هنر-صنعت در کشور محسوب می‌شود. شهر اسکو به شهر باتیک در ایران شناخته می شود.
    محصولات چاپ باتیک و پارچه های کلاقه ای در بازارچه صنایع دستی اسکو به معرض نمایش و فروش گذاشته شده است.

    1. chapkhone می گوید

      ممنون از درج نظرتون .
      اگر اطلاعات بیشتری دارید برای ما ارسال کنید پس از بررسی حتما با نام خودتون در سایت قرار میدهیم.

  2. فاخر می گوید

    شهر اسکو در شهرستان اسکو استان آذربایجان شرقی به عنوان شهر ملی چاپ باتیک درایران شناخته میشود.
    اسکو از مراکز مهم تولید پارچه‌های حریر ابریشمی به‌خصوص پارچه‌های زیبا و خوش‌سلیقهٔ کلاقه‌ای است که به صورت طبیعی و مصنوعی توسط هنرمندان اسکویی تولید می‌شوند، و علاوه بر مصرف در داخل، به کشورهای مشترک‌المنافع نیز صادر می‌گردند. تولید این نوع پارچه به دورهٔ انقلاب مشروطیت برمی‌گردد. برخی از اهالی شهر اسکو که در آن زمان جهت امرار معاش به کشورهای اقماری شوروی سابق رفته بودند، هنگام بازگشت به میهن، صنعت بافت و تولید پارچه‌های کلاقه‌ای را از شهر گنجه جمهوری آذربایجان با خود به اسکو منتقل کردند و رفته‌رفته رونق و آوازهٔ این نوع پارچه‌های ساخت اسکو در منطقه فراگیر شد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.